ظاهر یا باطن مسئله این است؟!
گفتم که لباسش مناسب نیست و چون فیلمبرداری می کنند جالب نیست میز اول بنشینیم،عجیب سریع قبول کرد .با اینکه تیپ ظاهریمان اصلا شبیه هم نبود اما خیلی دوستش داشتم و یکی از بهترین دوستانم بود.
22ساله بود و تهران درس میخواند.برایم تعریف کرد که روز قبل از عید غدیر 3 ساعت قبل از پروازش به اصفهان برای اینکه با ترافیک روبه رو نشود تاکسی گرفته تا به موقع به فرودگاه برسد،اما گویا راننده تاکسی از باران و ترافیک شدید سواستفاده می کند و با حرفهایش موجب آزار و اذیت او می شود و با اینکه با شوهرش تماس میگیرد اما راننده تاکسی به کارش ادامه می دهد.موقعیتش هم طوری نبوده که از ماشین پیاده شود.دعوایش کردم و کلی پیشنهاد دادم که باید این کارها را انجام می دادی.
سکوت کرد و در فکر فرو رفت.
گفت که شاید نشانه ای از طرف خداست .
دلیلش را جویا شدم .
گویا بعد از 13 سال چند روز نماز امام زمانش قضا شده بود....